۱۳۹۰ اردیبهشت ۶, سه‌شنبه

آیا دعوای خامنه ای و احمدی نژاد جنگ زرگری است؟ تماشاگر نباشیم و چه باید کرد؟


بنظر می آید این اختلافات  یک دعوای خانوادگی ای بیش نیست و در خاتمه نیز به نفع مردم تمام نخواهد شد، زیرا هردو جناح از عوامل سرکوب تشکیل شده اند و اختلافات خانوادگی خود را عمدا به نمایش می گذارند تا مردم را به دلایل زیر فریب دهند:

1-  آنها افکار عمومی را با این دعوای خانوادگی مشغول کرده و همه تبدیل به تماشاگر شده اند. تا جایی که مسئله جنبش و اعتراضات خیابانی به حاشیه رانده شده است. حتی گرانی، تورم، بیکاری، حذف یارانه ها وفقر که می توانند این روزها دودمان رژیم ولایت فقیه را بر باد دهند و از دید عده ای که می توانند تظاهرات را برنامه ریزی کنند، نادیده گرفته می شود، زیرا برای کسانی این توهم بوجود آمده است که در صورت شدت گرفتن این اختلافات شانس اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات بعدی بالا میرود.

2-  بالا گرفتن این اختلافات شانس برنده شدن احمدی نژاد و مشایی را در انتخابات بعدی بالا می برد، چون بنظر عده ای احمدی نژاد تنها کسی است که  در برابر تمامیت خواهی های رهبری ایستادگی کرد و او برای همین افراد  و بخاطر نفرت از خامنه ای تبدیل به قهرمان می شود.  

3- یکی دیگر از دلایل بزرگ نشان دادن و رسانه ای کردن این اختلاف بخاطر به حاشیه راندن بحث نا آرامی ها در سوریه است، زیرا نا آرامی های سوریه می توانند در جنبش ایران موثر واقع شوند.

4-  اگر مردم واقعا به این نتیجه برسند که این اختلاف واقعی است، خامنه ای برنده شده و به آن آرزوی دیرینه اش یعنی "بوجود آوردن یک اپوزیسیون بین خودی ها و اصولگرایان" رسیده است.

پس می بینیم که این دعوای خانوادی یک جنگ زرگری بیش نیست. این اختلافات در صورت تماشاگر بودن مردم و اپوزیسیون فقط و فقط به نفع خامنه ای و اصولگرایان تمام خواهد شد و دوباره سر مردم بی کلاه خواهد ماند و مافیای رژیم می تواند دوباره به غارت و چپاول ثروت های ملی ادامه داده و فقر را بیش از پیش در کشور ترویج دهد.

پس چه باید کرد؟ و نقش اپوزیسیون چه باید باشد؟

از آنجایی که ما نه در داخل و نه در خارج از ایران اپوزیسیونی با رهبری منسجم داریم، چون هر کسی به تنهایی و برای خودش فعالیت می کند، باید همه با هم و یکصدا تظاهرات بعدی را برنامه ریزی کنیم. باید همه باهم و با تمام قوا برای یازده اردیبهشت، روز جهانی کارگر، تبلیغ کنیم. باید از همین الان به تظاهرات بعد از یازده اردیبهشت نیز اندیشید.

اگر مردم به صحنه بیایند، اختلاف خانوادگی رژیم شدت می یابد. ولی اگر تماشاگر باشیم آنها با هم کنار می آیند و دوباره برعلیه مردم جبهه می گیرند.

پیشنهاد برای فعالیت های بعدی جنبش: ادامه تظاهرات حداقل هفته ای دوبار برای شروع خوب است. یعنی بعد از یازده اردیبهشت ادامه سه شنبه های اعتراض بهمراه تظاهرات در روزهای جمعه با نام جمعه های خشم.

روزهای جمعه بدین جهت قابل اهمیت است که می توان آنرا با تظاهرات کشورهای منطقه هماهنگ کرد و بدین صورت در برقرار کردن هر چه با شکوه تر این تظاهرات در کشورهای منطقه یک رقابت سالم بوجود می اید که می تواند تمام مردم منطقه را خیلی زود به پیروزی برساند.

   پس شروع بکار کنیم و با تمام قوا برای یازده اردیبهشت و بعد از آن برای تظاهرات سه شنبه ها ی اعتراض و جمعه های خشم فعالیت کنیم زیرا این تنها راه رسیدن به پیروزی و بالاخره برقراری دمکراسی در ایران است. تماشاگر بودن به نمایش خیمه شب بازی رژیم، خیانت به نسل های بعدی سرزمین ما ایران است.